صلاح عمری

صلاح عمری چیست؟

صلاح عمری در آغاز نیاز است با کلمه صلح آشنا شویم. زمانی که کلمه صلح را شنیدیم تقریبا یک معنا به ذهن تمام ما خطور می کند و آن این است که وقتی اختلافی بین دو یا چند نفر برقرار است آنها با هم توافق کرده که مثلا هر طرف قسمتی از خواسته های خودش را نادیده بگیرد تا هر دو به نتیجه ی دلخواه خود برسند به بیانی دیگر آنها با هم آشتی و سازش می کنند. حالا در صورتی که بخواهیم یک تعریف حقوقی از کلمه ی صلح داشته باشیم محدود به این تعریف نخواهد بود. علاوه بر اینکه صلح شامل مواردی است که بین دو نفر اختلاف و دعوایی برقرار است.

تقسیم ارث طلا

صلح شامل مواردي هم می گردد كه هيچ‌ گونه دعوايي بين دو طرف برقرار نيست ولي آن‌ها در انجام امري با هم توافق و سازش می نمایند و به اين علت به آن صلح گفته مي ‌شود كه توافق آن‌ها هيچ عنواني در قانون ندارد. مثلا مانند اجاره يا عقد بيع نيست كه بطور خاص قانون در مورد آن صحبت كرده‌باشد بلكه افراد در توافق خود موضوعي را بوجود مي‌آورند كه در هيچ جاي قانون از آن صحبتي نشده است.

بنابراین کلمه عمري؛ همانطور كه از ظاهر آن مشخص است از عمر مي‌آيد و منظور از آن به معناي طول عمر يك فرد است حال اينكه طول عمر چه كسي؟ در قرارداد ذكر مي‌شود مثلا طول عمر مالك يا طول عمر خريدار يا طول عمر يك نفر ديگر كه در قرارداد نام او را ذكر مي‌كنند.

و در نهايت اين كه معني اين دو واژه در كنار هم چيست؟!

چیزی که باید به شما عرض کنم اینکه ما در قانون عنواني به نام صلح عمري نداريم و فقط عمري در قانون براي حق انتفاع عمري بكار برده شده است. حق انتفاع به معناي حق استفاده از مالي است مثلا دوست شما به شما مي گويد صرفا حق استفاده از آپارتمان من را داري ولي اين به معناي اين نيست كه شما مالك آن شده‌ايد و حق انتفاع و استفاده صرفا اجازه‌اي به شما مي‌دهد كه از آن مال استفاده كنيد ولي حق انتقاع صلاح عمری به اين معناست كه مالك براي استفاده شما مدت قرار مي‌دهد كه آن مدت عمر و زنده بودن يك شخص است.

اين مدت‌ها مي‌تواند به اين صورت‌ها باشد؛ مثلا بگويد تا زماني كه من زنده‌ام حق استفاده داري يا بگويد تا زماني كه خودت زنده هستي حق استفاده داري يا بگويد تا زماني كه مادرم يا خواهرم (يا هر شخص ديگر) كه زنده است حق استفاده داري.

تعریف دو کلمه صلح عمری

مي‌توانيم صلح عمري را با تركيب معاني اين دو واژه اين‌گونه تعريف كنيم كه هر شخصي مي‌تواند در قراردادي كه در دفاتر اسناد رسمي منعقد مي‌شود ملك يا املاكي از خود را به نام ديگري بزند ولي واگذاري ملك به ديگري با شرط يا شروطي باشد. مثلا او اگرچه مي‌خواهد ملكش را به ديگري واگذار كند ولي چون مي‌خواهد خودش تا آخر عمر در آن زندگي كند در دفترخانه آن ملك را به كسي كه مي‌خواهد واگذار مي‌كند. ولي مي‌گويد تا زماني كه زنده هستم خودم مي‌خواهم در ملكم سكونت كنم و پس از فوت من تو حق سكونت يا اجاره و را داري.

روش های صلح عمری

به عنوان مثال پدري ٣ پسر و ٢ دختر دارد و ثروتمند است و مي‌خواهد يك آپارتمان را به پسري نيازمند بدهد كه مي‌ خواهد ازدواج كند اما مي‌داند كه اگر در وصيت‌نامه‌اش بنويسد چنين ملكي به آن پسر برسد فرزندانش ممكن است است به نحوي از زير بار اين وصيت شانه خالي كنند بنابراين براي اينكه مطمئن شود كه حتما پس ازفوتش اين ملك به آن پسر مي‌رسد به دفترخانه مي‌رود و با شرط صلح عمري اين ملك را به او منتقل مي‌كند و مي‌گويد اگرچه كه اين ملك براي اين پسر است.

ولي تا زماني كه من زنده هستم خودم در اين ملك سكونت مي‌كنم و حق فروشش را نداري. يا مثلا شروط ديگري در قرارداد مي‌گذارد مثلا اينكه شما مي‌توانيد صرفا ملك را اجاره دهيد يا خودت از آن استفاده كني ولي تا زماني كه من زنده هستم حق فروشش را نداري.

بنابراين ديديد كه يك امكان خوب در قانون وجود دارد كه اگر شما مي‌خواهيد تمام يا بخشي از دارايي هاي خود را صلاح عمری با ديگري واگذار كنيد و اطمينان نداريد كه وراث شما پس از فوت شما طبق وصيت ‌نامه عمل كنند و از طرفي ديگر خودتان نياز داريد كه درآن ملك سكونت كنيد ‌می‌توانيد آن ملك را با شرط صلح عمري به ديگري واگذار كنيد. در اين‌صورت شما به هدف خود رسيده‌ايد.

منبع: انحصار وراثت

بیشتر بدانید: مالیات ملک مشاع